۱۳۸۷ تیر ۱, شنبه

از نشست علمی بررسی معضل کوچی ها در افغانستان

*آنگونه که باید انتظار می رفت که مسأله و معضل کوچی ها حل شود، نشده است. دلیل آن هم این است که در افغانستان بر خلاف شعار های «وحدت ملی»، در میدان عمل چنین نیست. تا کنون در هیچ دوره ای این شعار «وحدت ملی» به اندازه امروز خدشه دار نشده بود! در تمام اداره جات، تا مجلس را مسائل نژادی و تعصبات قومی پور کرده است!

* یکی از علامت های عدم اتحاد ملی، مسأله کوچی هاست که بر اساس فرمان یک بخش دار دوره عبد الرحمن جابر، بنام یعقوب خان، به عنوان یک سند استفاده می شود. حتی خود کرزی و حلقات اطراف او می گوید: « ما این فرمان را نمی توانیم لغو کنیم»!


* کرزی و اطرافیانش تلاش می کنند که مسأله کوچی ها را با پشتون های ملت افغانستان گره بزنند! کوچی ها در ملیت با پشتون ها یکی نیست، گرچتذ در قومیت از یک قوم است [ تاجک هم با تاجک های تاجکستان و ایران از یک قومند و همین طور بقیه اقوام موجود با اقوام دنیا، آنها هم کوچی بازی در بیاورند؟!] حال آن که وردک پشتون است، غزنی پشتون است، از حضوری کوچی ها ناراضی و متضررند.
کوچی ها مسأله بهسود دایزنگی نیست، مسأله هزاره گی نیست، یک معضل ملی است.

*(آری! اگر مسأله علف چرانی کوچی ها، باز شود و درست تفهیم گردد، یک فاجعه زیست محیطی جهانی است، نه یک مسأله ملی، چون گله های بزرگ آن چنانی کوچی های تمام پوشیش گیاهی ملی ما را تبدیل به خاک سیاه می کنند. تلاش در جهت سمتی و منطقه ای کردن کوچی ها یک خیانت ملی محسوب می شود.)

نشست علمی بررسی های کوچی ها
آنگونه که باید انتظار می رفت که مسأله و معضل کوچی ها حل شود، نشده است. دلیل آن هم این است که در افغانستان بر خلاف شعار های «وحدت ملی»، در میدان عمل چنین نیست. تا کنون در هیچ دوره ای این شعار «وحدت ملی» به اندازه امروز خدشه دار نشده بود! در تمام اداره جات، تا مجلس را مسائل نژادی و تعصبات قومی پور کرده است!
امروز پنج شنبه 30/3/87 « نشست علمی بررسی های کوچی ها » از طرف طلاب و روحانیون محترم جاغوری، با سخنرانی حجة الاسلام و المسلمین سید مرتضوی، با میزگردی پرسش و پاسخ آقایان حجة الاسلام والمسلمین دکتر ناصری، حجة الاسلام والمسلمین محسنی، حجة الاسلام والمسلمین شفایی، حجة الاسلام والمسلمین اصغری، با مدیریت حجة الاسلام والمسلمین دکتر واثق، برگزار گردید.
حجة الاسلام و المسلمین سید مرتضوی، طی سخنان روشن گرانه ای فرمود :
نشست های در داخل نسبت به کوچی ها با دو طرف هزاره ها و کوچیها، با نمایندگی آقایان؛ حجة الاسلام و المسلمین عرفانی، حجة الاسلام و المسلمین سید اکبری، حجة الاسلام و المسلمین یوسف واعظی و تنی چند دیگر از طرف هزاره ها، و با نمایندگی نعیم کوچی از کوچی ها، و تعداد دیگر از افراد بی طرف و وزیر مشاور در مدت یک سال اندی دنبال کرده اند. طبق اطلاعات من : آنگونه که باید انتظار می رفت که این مسأله و معضل حل شود، نشده است. دلیل آن هم این است که در افغانستان بر خلاف شعار های وحدت ملی، در میدان عمل چنین نمی باشد. تا کنوندر هیچ دوره ای این شعار «وحدت ملی» به اندازه امروز خدشه دار نشده بود! در تمام اداره جات تا مجلس را مسائل نژادی و تعصبات قومی پور کرده است! قوم برتر درجه اول و دوم سوم درست کرده اند! که در تقسیم پست ها هم بر اساس همین دسته بندی قومیتی و نژادی عمل شده است! نسبت به تمام وزارت خانه ها تنها وزارت که مقداری کمی عدالت رعایت شده وزارت دفاع است؛ در بقیه وزارت خانه عدالت محسوس نیست.
در کل هزاره جات و بامیان که همه شیعه هستند، رئیس محکمه شیعه نمی باشد؛ بقیه مناطق غیر تشیع که اصلا غیر شیعه به این پست گذاشته نشده است. بهانه شان هم این است که این پست مسلکی و تخصصی است، شیعیان تخصصش را ندارند!!. حال آنکه این تقسمات کاملا سیاسی است نه تخصصی، زیرا کسانی که در این پست گماشته شده اند اصلاً سواد ریاست محکمه را ندارند. این برخورد چیزی نیست جز همان اصل حاکم محکوم تکرار تاریخ در حکومت های ظالمانه گذشته.
در وزارت خارجه هزاره ها یعنی شیعیان کمترین حضور را دارند؛ و حتی در پست های پاین بقیه وزارت خانه های دیگر هم چنین است.
بر اساس تقسیم ویزارت ها، ویزارت ترانسپورت به هزاره ها داده شده بود. وقت دیدند این ویزارت خانه هم اهمیت دارد و نباید یک هزاره بچه در آنجا باشد، آن وزارت خانه را با وزارت هوایی یکی کردند، تا بدین بهانه آنرا از هزاره ها بی گیرند، که گرفته شد!!. به جای آن یک ویزارت بی خاصیت مواد مخدر را به هزاره ها داده که هیچ ارزشی ندارد. آن هم به ژنرال خداداد! [ ژنرال خداداد ظاهرا کسی است که در معامله جنایت و فاجعه اسفناک تاریخی افشار دست داشت و مورد پی گرد شهید مزاری قرار داشت! ]
کرزی و اطرافیانش تلاش می کنند که مسأله کوچی ها را با پشتون های ملت افغانستان گره بزنند! کوچی ها در ملیت با پشتون ها یکی نیست، گرچتذ در قومیت از یک قوم است [ تاجک هم با تاجک های تاجکستان و ایران از یک قومند و همین طور بقیه اقوام موجود با اقوام دنیا، آنها هم کوچی بازی در بیاورند؟!] حال آن که وردک پشتون است، غزنی پشتون است، از حضوری کوچی ها ناراضی و متضررند.
& یکی از علامت های عدم اتحاد ملی مسأله کوچی هاست که بر اساس فرمان یک بخش دار دوره عبد الرحمن جابر، بنام یعقوب خان به عنوان یک سند که از خود عبد الرحمن هم صادر نشده است، که حتی خود کرزی و حلقات اطراف او می گوید: « ما این فرمان را نمی توانیم لغو کنیم»! یک سال بیشتر است که روی آن کار می شود هیچ کس نیست که بی گوید : این فرمانی [غیر انسانی و اسلامی] غیر قانونی است. حال آن که چندین دولت رفته ... تا دوره نجیب و آقای ربانی، ولی هیچ کسی حاضر نیست، آن فرمان مسخره را غیر قانونی بداند!.
علت اصلی این است که هم بستگی وجود ندارد. لذا تلاش می شود تا تمام فشار را روی هزاره ها بیاورد. چون بعد از سقوط بامیان مردم خلع سلاح شدند. – متأسفانه در موارد بسیاری در اثر رقابت ها و چشم هم چشمی و «سیال داری» خود شان شد- بعد از تسلط طالبان که امریکاییها آمدند، گفتند نیاز به اسلحه نداریم؛ حتی رهبران هم شعار دوری از اسلحه را میدادند؛ لذا من هم دستور دادم که قمندانها اسلحه ها را تحویل D.D.R)) دهند ... اما مناطق غیر بامیان محتاطانه عمل کردند، لذا شما در بدخشان می بینید وقت کوچی ها می روند، بدخشی ها باکمی فشار لول اسلحه نشان می دهند، بدون هیچ سر و صدایی کوچی ها بر می گردند! هم چنان در «تخار» بدون فشار و سر و صدا منطقه را ترک کردند، هیچ جنجالی هم نشد!. اما وقتی کوچی ها وارد هزرجات می شوند؛ وضعیت این گونه می شود. این چیزی نیست جز همان بی احتیاطی های دیروز در تحویل اسلحه و عدم اتحاد همبستگی هزاره!. لذا تلاش در عدم فهم حلقات دولت بود. به همین جهت[سال گذشته] تعدادی حضوری کوچی ها را قبول کردند! برای همین کوچی ها جرئت پیدا کردند؛ و اختلافات در مناطق ایجاد شد؛ کوچی در منطقه وارد می شد، منطقه دیگر تماشا می کردند! مرکزیت و اتحاد در میان هزاره ها نبود، لذا ضربه سنگینی به مردم بهسود وارد شده و تعداد 11 نفر شهید در حصه اول بهسود، زراعت ها از بین رفت. هیئت دولت رفتند و برسی کردند و ملیون ها دالر خصارت گزارش دادند؛ بنا شد که دولت آن خصارتها را جبران نماید. با وجود از بین رفتن زراعت مردم بوسیله کوچی ها، حتی آرد و گندم هم نفرستادند! تا چه رسد بقیه خصارت که یک تک افغانی هم به مردم ستم دیده و خصارت کشیده داده نشد.!
باز هم زمستان گذشته، هیئت روی هیئت رفتند پیش کرزی که آقای صباون هم بود. هیئت الان که هیئت صلح نام گرفته به وسله مجددی رفته که بین هزاره ها و کوچی ها صلح کند!.
سیاست تفرقه :
* اصلا بحث هزاره جات مطرح نیست. حتی می خواهند منطقه ای درست کنند. می گویند راهی کوچی ها بهسود است و زمین شان در دایزانگی ... دایکندی که می گویند کوچی نمی روند!. چرا؟ چون آنجا ولایت شده و قدرت مقابله به کوچی ها را دارند. بحث جاغوری که اصلا مطرح نیست! ... با این سیاست می خواهند هر کدام از مناطق هزاره جات را از دیگری جدا کنند و اختلاق تفرقه در میان هزاره بیاندازند، مسأله را سمتی درست کنند تا مسأله و فاجع کوچی ها را که مشکل ملی است نه منطقه ای و سمتی، از مشکل ملی بودن خارج کنند، تا در پار لمان و مجلس مطرح نشود.! با این ادعا که کوچی ها زمین دارد به دایزنگی، اینها بروند دایزنگی.
بعضی از نمایندگان هزاره ها که با کرزی کمی جدیت صحت می کرد، کرزی [تهدید کرد و] گفت : شما [شیعیان هزاره ولایت بامیان و مرکزی] باید موقعیت خود را بی فهمید که مرز به خارج از افغانستان ندارید! چهار طرف شما را پشتون ها محاصره کرده شما نباید حرف از جنگ بزنید، آنهم با کوچی ها!.
کرزی و اطرافیانش تلاش می کنند که مسأله کوچی ها را با پشتون های مقیم ملی ملت افغانستان گره بزنند! کوچی ها در ملیت با پشتون ها یکی نیست، گرچتذ در قومیت از یک قوم است [ تاجک هم با تاجک های تاجکستان و ایران از یک قومند و همین طور بقیه اقوام، آنها هم کوچی بازی در بیاورند؟!] حال آن که وردک پشتون است، غزنی پشتون است، از حضوری کوچی ها ناراضی و متضررند.
کوچی ها مسأله بهسود دایزنگی نیست، مسأله هزاره گی نیست، بلکه یک معضل ملی است. این ها می آیند در طول پنج ما از چراگا های ملی ما سؤ استفاده می کنند و گله های با دسته های بزرگ که سر از هزاران رأس گوسفند و صد ها شتر در می آورد که همه لاغر و بره هستند، چاق کرده و منافع گوشت شان را می برند در پاکستان می فروشند!.
* ( آری! اگر مسأله علف چرانی کوچی ها، باز شود و درست تفهیم گردد، یک فاجعه زیست محیطی جهانی است، نه یک مسأله ملی، چون گله های بزرگ آن چنانی کوچی های تمام پوشیش گیاهی ملی ما را تبدیل به خاک سیاه می کنند. تلاش در جهت سمتی و منطقه ای کردن کوچی ها یک خیانت ملی محسوب می شود. )
متأسفانه برخی ملا ها فتوا دادند که کوچی ها بیایند، چون کوه ها و بیابان های هزاره جات مال دولت است! اگر دولت دستور می دهد کوچی ها میتواند بروند هزارجات، هیچ کسی حق ممانعت ندارند، چون دولت اسلامی است! کرزی هم «الوالامر» است. متأسفانه سازمان ملل هم با کرزی هم آهنگ می شود، نماینده گان هزاره جات را دعوت می کند که بی پذیرند؛ چون دستور رئیس جمهور است و دستور علماء هست و نماینده سازمان ملل!.
متأسفانه معضل کوچی ها را سمتی کردند، حتی نماینده گان سمت شمال در باره کوچی ها حرف نمی زدند!.
کمسیون نشستند، راه پیمایی بزرگ را راه انداختند که تأثیر گزار شد. پای مجددی را در میان کشیدند. اعضای کمسیون تافتوایی قبل را خنثی کنند که متن کتب فتاوای فقهاء اهل سنت را آوردند که می گوید : قریه جات و آنچه مربوط به قریه جات است مثل کوه ها از ملحقات قریه محسوب می شود و دولت حق تصرف آنرا ندارد، چون مربوط به همان قریه است. لذا کوه ها مربوط به هزارجات است، و دولت حق دستور و تصرف اموال مردم را ندارد. کمسیون منسجیم تر شد، بر خلاف سال گذشته، طرح های دولت را رد کردند. در قانون اساسی هم ذکر شده که مشکل کوچی ها باید حل شود و اسکان داده شوند نه مال چری برای آنها. گفتند : کوچی ها هم مقیم شوند مثل بقیه مردم این ملت مالیات و سرباز بدهند ...
فعلاً کمسیون در برابر حلقات دولت و سازمان ملل قرار گرفته است. دولت طرح داد که امسال کوچی ها بروند هزاره جات دیگر نروند. کمسیون قبول کردند ولی با آن شرط که دولت حکم بدهد که فقط امسال، دیگر اینکه فرمان بخشدار دوره عبدالرحمن یعنی یعقوب خان را لغو اعلام کند. که متأسفانه دولت این دو شرط را نپذیرفت!.
ولی الان بحمد الله تمام مردم ما از دایزنگی و بهسود گرفته تا جاغوری و غزنی همه متحد هستند که کوچی ها هیچ عنوان حق شرعی و قانونی ندارند.
ورود کوچی ها به مناطق خیلی فاجعه آمیز است؛ چون آنها به جان و مال مردم اهمیتی قائل نستند.
کوچی ها با اوردوی ملی برخورد داشته است، نیروهای ایساف هم که به کمک اوردوی ملی رفته، مستقیما طالبان در مسیر با نیروهای ایساف درگیر شده است!. [ کوچی ها یعنی طالبا، طالبا یعنی کوچی های، این دو از هم قابل تفکیک نمی باشند و نیست.]
* مشروح این نشست علمی بزودی،در این وبلاگ ایرائه خواهد شد!

هیچ نظری موجود نیست: